یه روز یه پسره عاشق میشه یه عاشق واقعی دختره شرط میزاره میگه اگه میخوای باور کنم عاشقمی باید بری قلب مادرتو دربیاری بیاری برام پسره برمیگرده خونه چند روز بیخبر از دختر میشینه خونه و گوشه گیر میشه و چیزی نمیخوره و میره تو فکر مادره پسره میاد میپرسه پسرم چرا حاله خوشی نداری با کلی اسرار پسره حرفه راستو به مادرش میگه مادرش میگه پسرم من چند سالی به عمرم نمونده ولی تو خیلی آرزو داری من زندگیمو کردم بیا منو بکش و قلبمو ببر برا عشقت پسر قبول نمیکنه ولی بعد از اسرارای مکرر مادرش راضی میشه بعد پسره قلبه مادرشو درمیاره و میبیره برا دختره وقتی که میخواست پاشو از در بزاره بیرون پاش لیز میخوره پسره می افته زمین قلب از دستش درمیاد می افته زمین همون جا قلبه مادره پیرش زبون باز میکنه و میگه مادر پسرم مواظب خودت باش به سلامتی هر چی مادره دل سوخته هست

 

............................................................................
 

پسر :فك كنم عشقم داره بهم خیانت میكنه

رفیقه پسره :چرا؟؟؟چی شده مگه؟؟؟

پسره: اخه دیروز بهش زنگ زدم ازش پرسیدم كجایی؟؟؟گفت با دوستم سارا بیرونم.

رفیق پسره :خو این چه ربطی به خیانت داره:|||؟؟؟

پسره :اخه من دیروز با سارا رفته بودم سینماD:

 

--------------------------------

 

پسره با دختره تو خیابون راه میرفتن یه دفه یه ماشین مدل بالا میاد جلوشون دختره میگه خیلی

 

خوش گذشت ولی من دیگه نمیتونم پیاده برم بای در ماشینو که باز میکنه

 

راننده میگه خانم سوار نشو من راننده این افا هستم

 

========================

 

 


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,

] [ 19:24 ] [ نیمه مرده ]

[ ]